علمی_سرگرمی | |||
شود. این رسالت بر دوشهنمىتوان از کربلاى حسین نوشت و در آن، از کار بزرگ زینبى یادى نکرد؛ چرا که حادثه کربلا با نقش مکمّل و بىبدیل حضرت زینبعلیها السلام کامل مىشود. مرحوم شریعتى در این مورد مىگوید: "رسالت پیام از امروز عصر، آغاز مى شود. این رسالت بر دوشهاى ظریف یک زن، «زینب» - زنى که مردانگى در رکاب او جوانمردى آموخته است و رسالت زینب دشوارتر و سنگینتر از رسالت برادرش. آنهایى که گستاخى آن را دارند که مرگ خویش را انتخاب کنند، تنها به یک انتخاب بزرگ دست زدهاند؛ اما کار آنها که از آن پس زنده مىمانند، دشوار است و سنگین. و زینب مانده است، کاروان اسیران در پىاش، و صفهاى دشمن تا افق در پیش راهش، و رسالت رساندن پیام برادر بر دوشش. وارد شهر مىشود، از صحنه بر مىگردد. آن باغهاى سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پیراهنش بوى گلهاى سرخ به مشام مىرسد. وارد شهر جنایت، پایتخت قدرت، پایتخت ستم و جلادى شده است؛ آرام و پیروز، سراپا افتخار؛ بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فریاد مىزند: «سپاس خداوند را که این همه کرامت و این همه عزت به خاندان ما عطا کرد، افتخار نبوت، افتخار شهادت...» اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ مىماند."(1) بدون شک حضور حضرت زینب علیهاالسلام در کربلا به عنوان پیام رسان شهیدان، حیاتىترین عنصر در ماندگارى «حماسه حسینى» است. اگر زینب نبود، کربلا در کربلا مىماند و حماسه درخشان حسینى اسیر حصار زمان خود مىشد. حضرت زینبعلیها السلام خود سرود حماسه اى بود که درخشید و حماسه سترگ کربلا را در همه زمانها سارى و جارى ساخت. پی نوشت ها: 1. حسین وارث آدم ، ص 206
بدون شک حضور حضرت زینب علیهاالسلام در کربلا به عنوان پیام رسان شهیدان، حیاتى ترین عنصر در ماندگارى «حماسه حسینى» است. اگر زینب نبود، کربلا در کربلا مىماند و حماسه درخشان حسینى اسیر حصار زمان خود مىشد. حضرت زینب علیها السلام خود سرود حماسه اى بود که درخشید و حماسه سترگ کربلا را در همه زمانها سارى و جارى ساخت.
اى ظریف یک زن، «زینب» - زنى که مردانگى در رکاب او جوانمردى آموخته است و رسالت زینب دشوارتر و سنگینتر از رسالت برادرش. آنهایى که گستاخى آن را دارند که مرگ خویش را انتخاب کنند، تنها به یک انتخاب بزرگ دست زدهاند؛ اما کار آنها که از آن پس زنده مىمانند، دشوار است و سنگین. و زینب مانده است، کاروان اسیران در پىاش، و صفهاى دشمن تا افق در پیش راهش، و رسالت رساندن پیام برادر بر دوشش. وارد شهر مىشود، از صحنه بر مىگردد. آن باغهاى سرخ شهادت را پشت سر گذاشته و از پیراهنش بوى گلهاى سرخ به مشام مىرسد. وارد شهر جنایت، پایتخت قدرت، پایتخت ستم و جلادى شده است؛ آرام و پیروز، سراپا افتخار؛ بر سر قدرت و قساوت، بر سر بردگان مزدور و جلادان و بردگان استعمار و استبداد فریاد مىزند: «سپاس خداوند را که این همه کرامت و این همه عزت به خاندان ما عطا کرد، افتخار نبوت، افتخار شهادت...» اگر زینب پیام کربلا را به تاریخ باز نگوید، کربلا در تاریخ مىماند."(1) [ چهارشنبه 92/10/4 ] [ 8:15 عصر ] [ علی یوسف نیا ]
|
|||
[ طراحی : نایت اسکین ] [ Weblog Themes By : night skin ] |